رفتن به پارک ولی بدون پدری
ناز گلم دیشب رفتیم پارک .متاسفانه پدری چون سرما خورده بود نتونست بیاد .جایش خیلی خالی بود ولی به شما ومهرنگار خیلی خوش گذشت.مخصوصا وقتی که رفتید استخر توپ . اینم عکساش نازگل مامان شما هرجا میری باید یه دوست پیدا کنی اینم عکسش اینجاهم از پشت شیشه داری با دایی محمد صحبت میکنی بعد سوار زنبور عسل شدی ولی زیاد خوشت نیومد بازی های متنوع دیگر ی هم بود ولی اصلا شما دوست نداشتی سوار هیچکدوم بشی خیلی اصرار کردم که سوار قو یا ماشین برقی بشی ولی اصلا دوست نداشتی اینم یه جورایی به نفع پدری ...