محيا سادات محمديمحيا سادات محمدي، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

محيـــــــا ماه من

دخملی و بازی هاش

1392/9/20 0:18
نویسنده : مامان فرزانه
718 بازدید
اشتراک گذاری

توی این پست تصمیم دارم از بازیها وسرگرمیهای دخملی بنویسم.

 

محیا جونی بازی پورپوچ رو خیلی دوست داره .گه گاهی هم باهم بازی میکنیم.یه روز

 

اومد گفت مامان بیا بازی کنیم منم گفتم باشه .

 

بازی مارو ببینید به روایت تصویر

محیا و مهرنگار هروقت به هم میرسن {البته به تازگی} با هم مامان بازی میکنن.

 

محیا میشه مامان ومهرنگارهم میشه دخمل کوچولو.

اینجا مامان دخمل کوچولو رو داره میخوابونهمثلا پتو ه رویش

 

انداخته که سرما نخوره.بعد مامان به دخملی میگه بخواب عزیزم.

 

 

 

بعد از خوابیدن میگم محیا دارید چیکار میکنید؟میگه مثلا رفتیم پارک

 

این هم از پیک نیک دخملی ما

 

 

 

حالا ببینید بعد از گردش چه تقسیم کاری میکنن؟قهقههخنده

 

واما خمیر بازی دخملی:

 

محیا این چیه درست کردی؟

این قورباغه است .

 

 

 

 شال وکلاه دخملی مون هم به دستان توانمند مادر عزیزم بافته شد

 

امشب اصلا حالم خوب نیست نمیدونم شاید دارم ویروس جدید رو میگیرماسترس

 

واصلا حال پست جدید گذاشتن رو نداشتم ولی به خاطر دوست خوبم فاطمه جون

مامان محیا گلی،آپ شدم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (59)

زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
20 آذر 92 2:43
سلام عزیزم خوبی عزیز دلم محیا جون قدر این دوران طلایی رو بدون و حسابی بازی کن عزیز دل خاله
مامان فرزانه
پاسخ
واقعا باید قدر این دوران طلایی رو دونست
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
20 آذر 92 2:46
فرزانه جون خدا بد نده عزیز دلم اخه چرا حالت خوب نیست عزیزم بیشتر به خودت برس یه اب پرتقال برای خودت درست کن و بخور تا سر حال شی بدنتم در مقابل ویروس قوی میشه ان شالله که تنت سالم و دلت شاد باشه دوست مهربونم میبوسمت کاش کنارت بودم خودم برات درست میکردم
مامان فرزانه
پاسخ
آخ من قربونت برم دوستی جونیممنونم ازت همین که با کامنت هات منو خوشحال میکنی کافیه
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
20 آذر 92 9:18
ای جونم چه شیرین قایم کرده منم که اصلا ندیدم کدوم پر هستش
مامان فرزانه
پاسخ
من هم ندیدم
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
20 آذر 92 9:19
وای وای رچه مامان نازی شده خانمی معلومه در اینده مامان فوق العاده ای خواهد شد
مامان فرزانه
پاسخ
بعععععععععععععععله مامان مسئولیت طلبی میشه
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
20 آذر 92 9:21
عزیزم جای خاله تو این پیکنیک باصفاتون حسابی خالی بود
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
20 آذر 92 9:22
شال و کلاه جدید هم مبارکت باشه خوش به حال محیا جون که همچین مامان بزرگه هنر مندی داره
مامان فرزانه
پاسخ
مرسی مهری جون چشماتون قشنگ میبینه
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
20 آذر 92 9:24
عزیزم فرزانه جون چرا حالت خوب نیست ؟ خیلی مراقب خودت باش آخه این موقع ها ویروس سرما خوردگی زیاد میشه
مامان فرزانه
پاسخ
آره میدونم خیلی هم از این ویروس جدیدا میترسمولی الان یه کمی بهترم
مامان پرهام
20 آذر 92 10:27
عزیزم وای حرف ویروس نزن که ما 20 روزه در گیره این ویروس هستیم برو توی کار اسپند وپیاز
مامان فرزانه
پاسخ
رفتم تو کارش .نمیدونم جواب میده یانه
مامان یسنا
20 آذر 92 10:41
سلام دوست خوبم مرسی که خبر گرفتی از ما.چی بگم خواهر از مشغله و کار زیاد البته بیشتر خودم مقصرم . دارم واسه دخملی شال و کلاه میبافم مثلا. الان یک ماهه. کلاهه تموم شد دارم شال میبافم
مامان فرزانه
پاسخ
من که یه کمی اگه ببافم دست وگردنم درد میگیره .زیاد هم بلد نیستم بیشتر مامانم بلده
مامان یسنا
20 آذر 92 10:48
قربونش برم با این کارای شیرینش. شال و کلاه مبارک باشه جیگر خاله. مامانی مواظب خودتون باشین
مامان فرزانه
پاسخ
خدانکنهخاله جونشماهم مواظب خودتون باشید
مامان فاطمه
20 آذر 92 16:08
قربونش برم با این بازی کردنش...دست مادربزرگ درد نکنه.چه کلاه و شال قشنگی.چه قورباغه قشنگی درست کردی خاله مامانی آپیم
مامان فرزانه
پاسخ
خدا نکنه دوستی جونیچشماتون خوشگل میبینه ناز گلم
مامان حلما
20 آذر 92 18:22
سلام خداحافظی کردی و دوباره سلام کردی فکر نکنی نیومدم و نفهمیدم امروزم دل تنگت شدم و اومدم ببینم وبت خبریه یا نه گذاشتی رفتی ولی.وقتی پست جدید دیدم به خدا از ته دل خوشحال شدم کار خوبی کردی واسه چی بری دختر به این خوبی داری که هرروز کاراش شیرین تر میشه براش ثبت بشه خیلی بهتره
مامان فرزانه
پاسخ
ممنون عزیزم نمیدونم یه دفعه ای به سرم زد که خداحافظی کنم جالب اینکه کمتر از 24 ساعت برگشتمچ کنم دیگه به این وبلاگ و آدماش بدجوری عادت کردمممنون از این همه تعریف وتمجید دوستتون دارم بسیار زیاد
میم مثه محیا
20 آذر 92 21:34
وااااااااااااای عزیزم مرسی ک اینقدر مهربونی
مامان فرزانه
پاسخ
مهربونی از تو بوده که منو شیفته ات کرده
میم مثه محیا
20 آذر 92 21:35
چ بازیهای فکری سختی،راهنمایی نمیکنه بتونی حدس بزنی توی کدوم دستشه؟آخه خیلی حدس زدنش مشکله
مامان فرزانه
پاسخ
وقتی محیا اینجوری میخواست بازی کنه گفتم وایسا ازت عکس بگیرم .
میم مثه محیا
20 آذر 92 21:36
خوشم از روحیه ی مدیریتی و رهبری محیا میاد....خیلی باحاله این دخملی شیرین
میم مثه محیا
20 آذر 92 21:37
دست مامان خانمی درد نکنه،واقعا این دستای توانمند بوسیدن دارند خدا عمرشون بده و سایه ش همیشه بالای سرتون باشه،مادرا نعمتن
مامان فرزانه
پاسخ
ممنون گلم،واقعا همینطوره .از یک شنبه تا حالا خونه ی مامانم نرفتم به خاطر اینکه داداشم ویروس جدید رو گرفته ممانم گفت تا آخر هفته نیا به خاطر محیا.منم ازترساینکه محیا نگیره نرفتم.انگاری یک سال نرفتممن بایدیک روز درمیون برم خونه ی مامانم.چون گفتی مادرا نعمتن یاد این موضوع افتادم
میم مثه محیا
20 آذر 92 21:38
انشالله ک یه کسالت جزئیه شلغم درمانی کن فرزانه جون ما هرشب بلااستثنا شلغم آب شلغم میخوریم واقعا پنی سیلین طبیعیه و جلوی ویروسار میگیره
مامان فرزانه
پاسخ
شکر خدا بهترم دیشب خیلی بیحال بودم فکر میکردم ویروس جدید اومده سراغمولی شکر خدا صبح بهتر بودم .من نگران خودم نیستم بیشتر نگران محیا هستم .
میم مثه محیا
20 آذر 92 21:39
حالا برم نظراتمو تایید کنم راستش تا دیدم آپیدی از اونجاییکه نتمون زیادی بگیر و ببند داره،گفتم تا قطع نشده اول بیام پیشت بعد نظراتمو تایید کنم
مامان فرزانه
پاسخ
ما هم درگیریم تازه همسری یه بار ویندوز سیستمو عوض کرده حالا بهتر شده
میم مثه محیا
20 آذر 92 21:42
خیلی خوشحالم ک هستی....مطمئنم عادت نیست.....واقعا دوست داشتنه....نوشتهات،عکسای محیا،حرفات خیلی واسم عزیزن
مامان فرزانه
پاسخ
همین دوست داشتنه که منو پایبند کرده
مامان لي لي
21 آذر 92 3:42
خدايا!سرده اين پايين، ازاون بالا تماشاکن، اگه ميشه فقط گاهی بيا دست منو "ها"کن! خداياسرده اين پايين،ببين دستامو ميلرزه،ديگه حتی همه دنيا به اين دوری نمی ارزه!کسی اينجانمیبينه، که دنيازيرچشماته، يه عمريادمون رفته، زمين دارمکافاته! خدايا!وقته برگشتن، يه کم بامن مداراکن، شنيدم گرمه آغوشت، اگه ميشه منم جاکن؟!
مامان لي لي
21 آذر 92 3:42
واي نه بابا فرزانه اين چه حرفيه بيا خصوصي
مامان لي لي
21 آذر 92 3:47
اي جان عشقم اول از اخر بگم دست ماماني مامان درد نكنه واسه كلاه شال.... عجب هنرمندن هاااااااا...... حالا دوم قورباغه است اون آخه خاله جان؟؟؟؟؟؟؟ من هنگم تو چي؟؟؟؟!!!! عاشقتم محيا جونم هوارتا
مامان فرزانه
پاسخ
خودش میگه که قورباغه استما هم عاشقتونیم
مامان لي لي
21 آذر 92 3:48
فرزانه واقعاً بچه ها رو عشق است ديدي چه بي ريا بازي ميكنن....
مامان فرزانه
پاسخ
کاشکی ما آدم بزرگا هم مثل این بچه ها بودیم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
21 آذر 92 4:37
عسیسم شال و کلاهتم خیلی قشنگه دست مادر بزرگ مهربونت درد نکنهبگو برای ایلیا هم یکی ببافه خوب چی میشه
مامان فرزانه
پاسخ
الهی من قربون اون ایلیا برم
الناز
21 آذر 92 7:14
خصوصي
مامان فرزانه
پاسخ
چی بگم؟
مامان فاطمه
21 آذر 92 12:24
خصوصی گلم
نازنین
21 آذر 92 15:10
سلااااااام به محیا جون و مامان مهربونش. خیلی وقت بود که فرصت نکرده بودم به دوستای نی نی وبلاگی سر بزنم. الان اومدمو عکسای محیا جون رو دیدم،حسابی دلم واسش تنگ شده بود. ا طرف ما ببوسینش حتما.
مامان فرزانه
پاسخ
سلام نازنین جون ماهم دلمون واسه ی شما تنگ شده بودباز هم بیا پیشمون
الناز مامان طاها
22 آذر 92 0:59
محيا جونم قدر اين دوران و بازيهاشو بدون خاله جانفرزانه جون خودت خوبيويروسه كه نيومد سراغت
مامان فرزانه
پاسخ
فعلا نه شکر خدا دارم پیشگیری میکنم البته یه کمی گلوم درد میکنه .ممنون از احوال پرسیت عزیزم
الناز مامان طاها
22 آذر 92 11:04
عزيزم قبلا كه پست رمز دار ميذاشتم كه ميتونستي بياي،يادمه پست قبلي كه رمز دار بود و نتونستي بخوني،ديشب منم با فاير فاكس وارد شدم ديدم نميشه رو قسمت رمز كليك كرد با اكسپلورر وارد شدم درست شد،شما با چي وارد ميشي
مامان فرزانه
پاسخ
من با فایر فاکس وارد میشم باشه امتحان میکنم
الناز مامان طاها
22 آذر 92 12:13
سلام عزيزم،با راهنمايي يكي از دوستان قالب و اصلاح كردم،برو ببين ميتوني حالا كليك كني
مامان فرزانه
پاسخ
ممنون ازت الان با سرعت جت میرم
مامان ملينا
22 آذر 92 12:43
چقدر قشنگ اين كوچولوها بازي ميكنن . اي جانم .ماماني من با تب لت كه پيام ميذارم كد امنيتي ميزنه صحيح نيست و الا بهت سر ميزنم گلم.خوشحال شدم كه اومدي
مامان فرزانه
پاسخ
نمیدونم به خدا چرا میگه صحیح نیست.ممنون که اومدی
میم مثه محیا
22 آذر 92 13:08
خیلی خوب میکنی مرتب ب مامانت سر میزنی جدا از مساله احساسی،محیاجونم یاد میگیره و بعدها همینقدر مهربون میشه منم با وجود اینکه شاغلم هر روز بلااستثنا تلفن میزنم و حداقل هفته ای دوبار میرم دیدنش
مامان فرزانه
پاسخ
آره واقعا امیدورم که خدا خونواده هارو حفظ کنه
الناز مامان طاها
23 آذر 92 19:38
خصوصي
مامان فرزانه
پاسخ
رفتم که رفتم
مامان لي لي
23 آذر 92 22:27
سلام خواهري طبق معمول من و اوايي رو شرمنده كردي.... خوبي محيا جوني خوبه؟؟؟؟ ما هم خوبيم خداروشكر ببوس گل دخترو
مامان فرزانه
پاسخ
خواهش میکنم خواهرجونماهم خوبیم
النا کاشونی
23 آذر 92 22:29
سلااااااااام
مامان فرزانه
پاسخ
سلااااااااااااااااااااااااااااام
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
24 آذر 92 1:22
اگه نی نی وبلاگ نباشه ما چه کااااااااار کنیم
مامان فرزانه
پاسخ
هیچی اینجوری هستیم
مامان لي لي
24 آذر 92 1:42
خصوصي
مامان لي لي
24 آذر 92 3:32
فرزانه جونم ميدونستي خيلي ماههههههههههههي
مامان فرزانه
پاسخ
تو خودت ماه تری
مامان لي لي
24 آذر 92 3:38
دليل سكوت أدما از رو نفهمي نيست فرزانه جون بعضي وقتا ادم حرمت يه چيزايي رو نگه ميداره كه بقيه فراموش ميكنن....... يكي از دوستان لطف كرد از رو آي پي اش هم شهرش رو پيدا كرد هم خودش و هم اينكه از چه اينترنتي استفاده ميكنه .... بزار فكر كنه زرنگه خواهر فكر كرده بيست سال پيش و تلفن كه شماره نندازه زنگ بزنه فوت كنه قطع كنه.... الان سال ٩٢ هستيم و عصر ارتباطات و تكنولوژي خواهر ،.... ما به اندازه ي كافي خودمون مشغله داريم حوصله ي كل كل با يه مريض رواني رو ندارم أحمق با اسم هاي مستعار كامنت ميزاره
مامان فرزانه
پاسخ
ولشون کن این بیمار روانی رو
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
24 آذر 92 6:34
اپم ساعت تو ببین
مامان فرزانه
پاسخ
دختر تا حالا بیداری
مهشید مامان مهتا
24 آذر 92 13:30
محیا جونم چقدر تو نازی با اون بازی های قشنگت
مامان فرزانه
پاسخ
مرسی خاله جون
مامان الینا
24 آذر 92 15:06
چقدر بازی های کودکی زیباست شیرین و بی دغدغه خدا حفظشون کنه فرزانه جام خیلی مراقبت محیا جونی باش مرتب دستهاشو و دستهای خودت رو بشور و مراقب باش با افراد مریض در تماس نباشه که این ویروس جدید ادم رو بیچاره میکنه
مامان فرزانه
پاسخ
منم خیلی نگران ویروس جدیدم ممنون که سر زدی عزیزم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
24 آذر 92 15:09
چی بگم ان شالله که خیره و زودی بر میگرده بازم بهش زنگ بزن و پی گیری کن رمز و خصوصی گذاشتم بلا
مامان فرزانه
پاسخ
باسرعت برق وباد اومدم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
24 آذر 92 21:39
تاییدش نکنی
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
26 آذر 92 1:22
دوست جونی کجایی
بهار
26 آذر 92 17:58
قالب وبلاگ و تقویم سال 93، کاملا سفارشی برای کوچولوی عزیزتون.
میم مثه محیا
26 آذر 92 23:07
واسه محیاگلی و فرزانه نازنین
مامان فرزانه
پاسخ
مرسی گلم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
27 آذر 92 2:22
سلام دوست جونی مرسی بابت اس ام اس شارژنداشتم ج ندادم خیلی قشنگ بود ممنونم
مامان فرزانه
پاسخ
خواهش میکنم دوستی جونیقابلی نداشت
مامان لي لي
27 آذر 92 6:16
سلام فرزانه جون.... خوبي انشالله؟؟ محيا جوني خوبه ؟؟؟؟ دوباره نيست شدي ها انشالله كه سلامت باشي خواهر .... ببوس گل دخترو
مامان فرزانه
پاسخ
مرسی خواهر جون میام آره یه ریزه کارم زیاد شده.میام پیشت
مامان الینا
27 آذر 92 20:02
خصوصی
النا کاشونی
27 آذر 92 20:05
الناز
28 آذر 92 0:27
خصوصي
مامان باربد
28 آذر 92 3:27
آفرین به محیای خاله که دختر خوبیه،فرزانه جان خدا بد نده،بخدا من مرتب میام سر میزنم البته با موبایلم و باربد اجازه نمیده کسی دور لپ تاپ بره.فوری میگه نای نای.بهمین خاطره که نظر نمیذارم.محیا جونی رو از طرف من ببوس
مامان فرزانه
پاسخ
ممنون از حضورت دوستی جونی.باربدی رو هم ببوس
مامان لي لي
28 آذر 92 4:02
حضورم رابر صفحه دلت تیک بزن!
من حاضرم؛
حتی تمام این روزها ک توغایبی..
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
28 آذر 92 5:20
کم پیدا شدی هااااااااااااااااااااااااا
مامان فرزانه
پاسخ
فردا میام با یه عااااااااااااااااااااالمه پست جدید
مرضیه مامان محیا
29 آذر 92 2:00
سلام فرزانه جون چقدر پست جدید ماشاا.. به محیاجونمون بازیهاش هم مثل خودش شیرینه خدا بد نده مامان فرزانه؟ حسابی مراقب خودتون باشین که اگه خدای نکرده مریض بشین تا یه ماه گرفتاریشین. راستی نبینم دیگه از این تصمیم ها بگیریتازه داریم باهم آشنا میشیم من میخوام از تجربه ات استفاده کنم عزیزم فکر میکنم تو دوستای وبلاگی تجربه ات از همه بیشتره منتطرتیم مامان فرزانه
مامان فرزانه
پاسخ
قربونت برم خواهری نه بابا دیگه از این تصمیم های بیخود نمیگیرم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
29 آذر 92 17:40
تولود رفتی خانومی خوش گذشتامیدوارم همیشه خوش باشی
مامان فرزانه
پاسخ
خییییییییییییییییییییییییییییلی عزیزم الان میخوام پست بزارم