محيا سادات محمديمحيا سادات محمدي، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

محيـــــــا ماه من

خدایا دل تنگ اون روزام

1392/12/20 0:54
نویسنده : مامان فرزانه
1,021 بازدید
اشتراک گذاری

دلم برای عیدی گرفتن های صد تومنی تنگ شده.دلم برای اون شور وشوقی

  

که داشتیم ولحظه شماری میکردیم تا سال تحویل بشه ولباس نو بپوشیم تنگ 


شده.دلم برای شمردن عیدی هامون و دسته کردن صدتومنی ها ودویست

 

تومنی های تا نخورده نخورده تنگ شده.دلم برای نخودچی وکشمش های توی

 

آجیل تنگ شده.خدایا دلتنگ شب های عید دوران کودکی ام هستم.دلتنگ 


نشستن دور سفره ی هفت سین کنار پدر ومادر وبرادرم ،دلتنگ همون سفره  

 

ی ساده.دلم برای پیک آخر سال تنگ شده یادمه سیزده روز عید رو خوش

 

میگذروندیم وروز آخر یاد حل کردن پیک میافتادیم دلتنگ همون روز هام .وقتی 


شور وشوق محیا رو میبینم برای خرید لباس عید یاد خودم میافتم .وقتی ازم 


میپرسه مامان چندروز دیگه عید میشه ،دلم حال وهوای اون روزا رو میکنه .


دلم سفره ی ساده ی هفت سین اون سالها رو میخواد نه سفره های پرزرق 


و برق حالا رو.دلم سبزه هایی رو میخواد که با دست خودمون

 

 

میکاشتیم نه حالا که قشنگ ترینش رو میریم میخریم.دلم ......

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (73)

میم مثه محیا
14 اسفند 92 13:34
واقعا یادش بخیر چ ذوقی میکردیم با لباس و کفش نو بریم عید دیدنی
مامان فرزانه
پاسخ
واقعا خوشا به حال اون روزا
میم مثه محیا
14 اسفند 92 13:35
خوشبحالت محیاگلی رو میبینی و بازم همون شورو حال عید توی خونت هست منم احتمالا یکی-دو سال دیگه با دیدن دخترم یاد خودم میفتم
میم مثه محیا
14 اسفند 92 13:35
منم مثه محیای شیرینت میگو دوستم حیفه ک بالاجبار از خوردنش محرومی
مامان فرزانه
پاسخ
واقعا اگه بخورم اورژانسی میشم
میم مثه محیا
14 اسفند 92 13:35
محیای شیرینمو از طرفم ببوس
مامان فرزانه
پاسخ
هزاران بوس از طرف من ومحیا به محیاجونی ومامان گلش........................
مامان فاطمه
14 اسفند 92 17:26
خیلی قشنگ نوشتی.یاد خاطرات کودکی ام افتادم هییییی
مامان فاطمه
14 اسفند 92 17:26
........¶¶¶ ......¶*....¶¶ .....¶*........¶ .....¶*...*...¶¶............¶...¶¶ .....¶*..**..¶¶...........¶*.¶.¶¶¶ ......¶****¶¶.........¶***¶...¶¶¶ ........¶***¶..........¶***¶¶...¶¶¶ ..........¶*¶...(////...¶***¶......¶¶ ..........¶¶..((///////..¶*¶...........¶ ........¶*...................*¶ ......¶*...\\.............//...*¶ .....¶*.... @ ........ @ .... *¶ ......¶*.............Y..........*¶ .......¶*........I_I_I ........*¶ ..........¶*................*¶ ..............¶*,,,...,,,,*¶ .................\\\\\))//// ..........¶¶.¶*...........*¶ ¶¶*: ......¶......¶*...............*¶....¶ ..¶......¶*......................*¶.....¶ ¶.....¶*...........................*¶....¶ ¶.....¶*.............✿............*¶....¶ ¶¶¶¶*..............................*¶¶¶¶ .........¶*............¶..........*¶ .........¶*............¶..........*¶ ..........¶*...........¶.........*¶ ............¶*.........¶.......*¶ ..............¶*.......¶.....*¶ ......¶¶¶¶¶¶...¶..¶.:.¶...¶¶¶¶¶¶ ...¶¶¶¶¶¶¶_¶¶✿¶¶¶✿¶¶..¶¶ آپم دوست خوبم
مامان فرزانه
پاسخ
اومدم
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
14 اسفند 92 18:41
سلام فرزانه جون خوبی دوست خوبم ؟ از تاخیر زیاد که باعث شده تولد محیا رو نفهمم عئز میخوام عزیزم
مامان فرزانه
پاسخ
خواهش میکنم گلم حضورت مهمه زمانش مهم نیست
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
14 اسفند 92 18:42
اخه تو این دوماه آخر سال سرم بد جور مشغول کار میشه ... دلم براتون تنگ شده بود
مامان فرزانه
پاسخ
اشکالی نداره عزیزم امیدوارم که همیشه سالم وتندرست باشی
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
14 اسفند 92 18:43
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی گغتی یاد اون روزها و اون زمان ها به خیر الان انگار نه انگار که عیده
مامان فرزانه
پاسخ
واقعا دلم واسه ی اون روزا تنگ شده
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
14 اسفند 92 18:45
من اصلا حس هیچی رو ندارم
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
14 اسفند 92 18:49
دلم براتون تنگ شده بود از طرف من روی ماه محیا جون رو ببوس و از طرف خاله تنبلش تولدش رو با تاخیر همیشگیم تبریک بگو
مامان فرزانه
پاسخ
چ ععععععععععععععععععععععجب خاله مهری بالاخره اومدن
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
15 اسفند 92 0:52
دلــتــنــگــی . . . ؟ حــاضــر غــــم . . . ؟ حــاضــر درد . . . ؟ حــاضــر تنهایی . . . ؟ حــاضــر عــشــق . . . ؟ غایب بلنـــدتر میخوانــــــم ، عشــــــــــق . . . ؟ غایب باز هـــــــم نیامــــــــده ؟ ؟ ؟ ! ! ! غیبـــــــــت هایــــــش از حـــــــــد مجاز چنـــــــــدیست کــه گذشتـــــــــه . . . . اخــــــــــراجش میــــــــــکنم ، هم خودش و هم خاطراتش را ....
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
15 اسفند 92 0:53
فرزانه من الانم ذوق دارم واسه عيد لباس نو بخرم
مامان فرزانه
پاسخ
منم ذوق دارم ولی ذوق الان کجاو ذوق بچیگی هامون کجا
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
15 اسفند 92 0:56
هااااااا تو خونه ما برعكسه اوايي بايد من و ببينه ياد حال و هواي عيد بي افته
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
15 اسفند 92 1:01
فرزانه واي نگو از كار عيد كه ازش متنفرم عين سال ادم خونه رو تميز ميكنه اما اسم اتاق تكوني كه مياد انگار دارن خفم ميكنن... هنوز كارامون تموم نشده فعلاً آشپزخونه و اتاق خوابا تموم شده حال و پذيرايي مونده البته چون در دستشويي رو تعويض كرديم دستشويي و حمام رو هم شستم اما نيست كه يه دوز وسواس دارم حتماً تا قبل عيد بازم از در و ديوارش و دوباره ميشورم.....
مامان فرزانه
پاسخ
خونه تکونی
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
15 اسفند 92 1:02
خـــســـتم فرزانه خـــسته
الناز مامان طاها
15 اسفند 92 1:21
قربون دلت دوست جونم،ديگه صفا و صميميت اون روزها پيدا نميشه،يادش به خير
مامان فرزانه
پاسخ
واقعا یادش به خیر
مامان محيا
15 اسفند 92 9:11
آي خوب گفتي ماماني چقدر هم قشنگ گفتي يكي هم كه عيدي ميداد هي ميشمردم كه چقدر زياد شده و چقدر برنامه هاي ريز و درشت واسش ميچيندم
مامان فرزانه
پاسخ
آره یادمه من میخواستم با عیدی هام طلا بخرمبیچاره بابام یه عالمه پول روش میزاشت طلا واسم میخرید.دلتنگ اون روزام
مامان الینا
15 اسفند 92 9:26
مامان پرهام
15 اسفند 92 17:21
گفتیا یادش بخیر
مامان فرزانه
پاسخ
واقعا یادش به خیر
مامان حلما
15 اسفند 92 17:28
منم دلتنگ اون روزا هستم واقعا چه حس زیبایی داشت الآن که بزرگ شدیم و ارزوی کودکیمون این بود و همیشه پا تو کفش بزرگترها میکردیم واقعا فهمیدم که نه این طرف بزرگ شدن چیزی نبود که این همه واسش عجله داشتیم بچه که بودیم روزهامون برکت داشت یه روز به اندازه ی یه هفته ی حالا واسمون میگذشت حالا باز هم جای شکرش باقیه که با بزرگ شدن بچه هامون خاطرات اون زمانها واسمون تداعی میشه پیشاپیش عیدت مبارک
مامان فرزانه
پاسخ
عید شما هم مبارک
مانی محیا
16 اسفند 92 15:22
خصوصی
مامان الینا
16 اسفند 92 17:56
بچه که بودیم برای اومدن عید ذوق و شوق خاصی داشتیم همه چی ساده بود و دل نشین. ولی حالا چی.عید که میاد همه می افتن تو فکرایی که اصلا ازشون خوشم نمیاد . تشریفات زیاد شده . خدایا کاش به قدیما برگردیم.
مامان فرزانه
پاسخ
هر چی نزدیک عید میشیم دلم میگیره ویاد عید بچی هام میافتم
الناز مامان طاها
16 اسفند 92 21:58
ما اپيم دوست جون
مامان فرزانه
پاسخ
اومدم با سرعت جت
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
17 اسفند 92 5:25
سلام عزیزم واقعااا همه رو درست گفتی انگار همشون حرف دل منم بودن اخ که منم خیلی دلتنگ اون روزام دلتنگ سفره هفت سین ساده مادرم...واای مادرم مادرم مادرم امیدوارم این خاطرات قشنگ یه روز مال محیا جونم بشه ..
مامان فرزانه
پاسخ
منم دلتنگ اون روزام روز های قشنگ و پراز سادگی
مامان الینا
18 اسفند 92 14:09
خانمی قالب جدید مبارک !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!مثل اینکه خونه تکونی تموم شده نوبت وبلاگ تکونی رسیده
مامان فرزانه
پاسخ
نه بابا خونه تکونی نگو بلای جون ما زن هارو بگو هنوز خونه تکونی ادامه دارد
میم مثه محیا
18 اسفند 92 16:41
چ خبرا فرزانه جون؟ خسته نباشید از خونه تکونی حال و هوای عید اومده؟اینجا ک هوا حسابی گرم شده و پنکه هارو روشن کردیم توی بازار هم ماهی عید و سبزه اومده منم ک با سرعت حلزون درحال خونه تکونیم
مامان فرزانه
پاسخ
من هم هنوز خونه تکونی ام تموم نشده البته دیگه آخراشه ولی خب با این بچه هایی که ما دارم فردا روز از نو روزی از نو
مامان باربد)پرنس کوچولوی من(
19 اسفند 92 1:01
واقعا فرزانه جان کاش هنوز بچه بودیم]
مامان فرزانه
پاسخ
کاشکی
مامان یسنا
19 اسفند 92 11:28
دمت گرم . لحظه ای رفتم تو بچگیهام. چه حالی داد.
مهسا مامان نورا
19 اسفند 92 14:36
واقعاً عین حقیقتِ
مامان باربد(پرنس کوچولوی من)
19 اسفند 92 16:53
سلام خاله جون به کمک نیاز دارم برای انتخاب تقویم تک برگی
مامان یسنا
21 اسفند 92 11:32
حکایت رفاقت ،حکایت سنگ های کناره ساحله، اول یکی یکی جمعشون میکنی تو بغلت، بعدش هم یکی یکی پرتشون میکنی توی دریا، اما بعضی وقتا یه سنگ های قیمتی گیرت میاد که هیچ وقت نمیتونی پرتشون کنی...
مامان باربد(پرنس کوچولوی من)
21 اسفند 92 14:13
محیا خاله برات عیدی داره
مامان ماهان
21 اسفند 92 23:20
خداوندا ، در این واپسین روزهای سال دلم را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده که هر کجا تردیدی هست ایمان ، هر کجا زخمی است مرهم ، هر کجا نومیدی هست امید و هر کجا نفرتی هست عشق جای آن را فرا گیرد . پیشاپیش سال نو مبارک ، سال خوبی داشته باشی .
مامان فرزانه
پاسخ
ممنون عزیزمبرای شما هم سال خوبی را آرزو دارم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
22 اسفند 92 1:02
تو نی نی چتم
مامان فرزانه
پاسخ
وای خدای من من خواب بودم
مامان باربد(پرنس کوچولوی من)
22 اسفند 92 12:27
فرزانه جان خواستی ایمیلتو واسم بذار اصل تقویمو با کیفیت A3 برات بفرستم
مامان فرزانه
پاسخ
من خودم ایمیل ندارم ولی همسرم داره واست تو خصوصی میزارم
میم مثه محیا
22 اسفند 92 15:45
تقدیم ب محیای عزیزم و مامان مهربونش
مامان الی و محیابانو
26 اسفند 92 10:11
مناسبتها را بهانه ای کنیم تا از آنان که دوستشان داریم یادی کنیم . نامت در اندیشه ام و مهرت در قلب من است. دوستت دارم سال نو مبارک ... آرزو دارم نوروزی که پیش رو داری ، آغاز روزهایی باشد که آرزو داری ...
مامان یسنا
26 اسفند 92 11:25
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک، شاخه‌های شسته، باران‌خورده پاک، آسمانِ آبی و ابر سپید، برگ‌های سبز بید، عطر نرگس، رقص باد، نغمۀ شوق پرستوهای شاد خلوتِ گرم کبوترهای مست نرم‌نرمک می‌‌رسد اینک بهار خوش به‌حالِ روزگار پیشاپیش سالی شاد همراه با موفقیت داشته باشین
میم مثه محیا
26 اسفند 92 21:35
فرزانه جون تو هم مثه من منتظری پست عیدانه رو بذاری و تا قبل از نوروز قصد آپیدن نداری؟
مامان فرزانه
پاسخ
دقیقا آخه دیگه آخر سالی حال و رمقی نمونده واسمون.
میم مثه محیا
26 اسفند 92 22:33
کاش تقویم ما ادما یه جور دیگه بود عیدمون رنگ قرمز ماهی وسبزی سبزه نبود خونه تکونی ولباس جدید نبود عیدمون لحظه ای بود که می تونستیم دل بشکنیم اما نشکستیم عروسیمون لحظه ی پیوند عقل ودلمون بود تولدمون به دنیا اومدن انسانیتمون بود مرگمون پایان یه قصه ی حماسی بود نه یه داستان غم انگیز تکراری دلم یه تقویم بدون تاریخ شمسی وقمری ومیلادی می خواد عید دلتون پیشاپیش مبارک
مامان فرزانه
پاسخ
خیلی قشنگ بود مرسی گلم
آوايي ... (لي لي)
27 اسفند 92 11:29
تق تق فش فشه، فاصلمون كم بشه!... 
هيزم و نفت و آتيش، دوستت دارم خداييش...... 
سيب زمينی به سيخه، عكس گلت به ميخه!
.... غماتو بيار فوتش كن،كينه داری شوتش كن!
.... هوا بهاری ميشه، سرما فراری ميشه!
....زردی ازت دور بشه، هر چی ميخوای جور بشه..... ۴ شنبه سوری مبارک خواهر جونم...... به علت ناز كردن نت هنگام سال تحويل پيشاپيش سال نو مبارك.. سالي شاد،پرپول،پرپول،پرپول براتون آرزومندم شما هم لطفا همينارو واسه من آرزو كنيد..... (لي لي دوستدار هميشگي شما)
مامان فرزانه
پاسخ
عزیز دلمی خواهر قربون صفای دلت برم
آوايي ... (لي لي)
27 اسفند 92 11:46
كامنت ام ثبت شد عاياااا
مامان فرزانه
پاسخ
بععععععععععععععععععععععععععععله
مامان آیهان
27 اسفند 92 12:15
تو مسیر رسیدن بهار شاخه های خشکیده دلتو تو آتیش امروز بسوزون تا گرم شه دل مهربونت! 4شنبه سوری مبارک!
مامان فرزانه
پاسخ
ممنونم عزیزم برای شما هم مبارک
مامان الینا
28 اسفند 92 10:43
باز لیلای بهار باز مجنونی بید باز هم سال جدید سال نووووووووووووووووووووووووووووووووووووومبارک
مامان فرزانه
پاسخ
سال نو شما هم مبارک عزیزم
مامان پرهام
28 اسفند 92 17:15
سال نو جلو جلو مبارک سالی همراه با سلامتی وشادی التماس دعا
مامان فرزانه
پاسخ
ممنونم عزیزم برای شما هم سلامتی وشادی رو آرزو میکنم
مهشید مامان مهتا
28 اسفند 92 21:05
دلت شاد و لبت خندان بماند برایت عمرجاویدان بماند خدارا میدهم سوگند برعشق هرآن خواهی برایت آن بماند بپایت ثروتی افزون بریزد که چشم دشمنت حیران بماند تنت سالم سرایت سبز باشد برایت زندگی آسان بماند تمام فصل سالت عید باشد چراغ خانه ات تابان بماند
مامان حلما
29 اسفند 92 9:24
زلال ترین شبنم شادی را همیشه بر لبانت آرزو دارم نه برای امروزت بلکه برای فردای هر روزت.عیدت مبارک
علامه کوچولو
29 اسفند 92 13:57
سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش، اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام ******** سال نو مبارک ********
مامان فرزانه
پاسخ
خیلی قشنگ بود ممنونم دوست عزیز
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
1 فروردین 93 6:49
زلال ترین شبنــم شــادی را همیشه بر لبانت آرزو دارم نه برای امروزت بلکه برای فردای هر روزت عیدت مبارک . خصوصی
مامان فاطمه
1 فروردین 93 16:35
عیدت مبارک دوست نازنینم ایشالله سال خوب و خوشی داشته باشی
مامان فرزانه
پاسخ
برای شما هم همینطور
میم مثه محیا
2 فروردین 93 9:31
" بــــاز کـــن پـــنــجـــــره هـــا را و بـــهـــاران را بـــــاور کـــن ... ! " , ســـــــال نــــــو مـــبــــارک
مامان فرزانه
پاسخ
سال نو شما هم مبارک
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
3 فروردین 93 15:57
سیب شود رویتان، سرخ و سپید و قشنگ سبز شود جانتان، سبز و بلند و کمند سیر شود کامتان، از کَـرَم کردگار سکّه شود کارتان، روزیتان برقرار ماهی عمرت بُوَد، پُر حرکت، پُر تلاش غم بشود سنجدی، رَخت ببندد یواش پُر ز حلاوت شود، چون سمنو زندگی غرق سعادت شود، شیوه این بندگی نــــــوروزتـــان پــــیـــروز♥
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
6 فروردین 93 4:17
من که کامنتی دریافت نکردم
مامان یسنا
6 فروردین 93 8:02
به سادگی میگویم عیدتان مبارک. شاید این سادگی سین هشتم سفره تان باشد. با آزوی سالی سرشار از شادی
مامان پرهام
6 فروردین 93 21:18
• عید است ولی بدون او غم داریم عاشق شده ایم و عشق را کم داریم ای کاش که این عید ظهورش برسد اینگونه هزار عید با هم داریم اللهم عجل لولیک الفرج سال نو مبارک
ماني محيا سادات
9 فروردین 93 11:35
سلام ماماني سال نو بر شما دوست خوبم و محياي گل مبارك باشه اميدوارم سال جديد رو در پناه ايزد منان شروع كرده باشين و هروز به كامتون باشه
مامان فرزانه
پاسخ
برای شما هم سال خوب وخوشی رو آرزو میکنم
مامان نیکا
11 فروردین 93 19:11
عیدت مبارک گلم
مامان فرزانه
پاسخ
ممنونم عزیزم عید شما هم مبارک
آوايي ... ( لي لي )
12 فروردین 93 5:28
// // // // // &// // // // // // // // // // // // // // // اینا سبزه ی سیزده بدره اون وسطی رو برای رسیدن تو به همه ی آرزوهات گره زدم... "13بدر مبارک عزیزم" چيه خووووووووو ميخواستم اولين نفري باشم كه بت تبريك گفتم
مامان فرزانه
پاسخ
فدای تو
مامان یسنا
15 فروردین 93 1:55
سلام عزیزم. چرا آپ نمیشی. دلمون تنگ شده به خدا. صبح اومدم وبت البته با گوشیم خواستم کامنت بذارم اما نمیدونم سرم به چی گرم شد یادم رفت حتی صفحه وبت دو سه ساعتی همینطور روی گوشیم مونده بود .آخه یادم رفت قطع کنم اینترنتو.
مامان یسنا
17 فروردین 93 21:24
کجایی ؟ چرا نمی آپی؟
مامان یسنا
19 فروردین 93 11:12
تنبلی رو بزار کنار. ما دلمون تنگ شده باید چیکار کنیم
مامان فرزانه
پاسخ
میام به خدا به همین زودی میام
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
19 فروردین 93 11:26
سلام عزیزم خوبی ؟ محیا خون خوبه؟ نیستی خانومی ؟ چرا آپ نمیشی عزیزم ؟ دلمون براتون تنگ شده ....
مامان فرزانه
پاسخ
میام به همین زودی با یه عااااااااااااااااالمه عکس
میم مثه محیا
19 فروردین 93 16:38
سلام فرزانه جون خوبی؟ خوش میگذره؟ سال جدیدو خوب شروع کردی؟ منتظرم پست سال 93 محیاگلی رو بخونم
مامان فرزانه
پاسخ
به خدا نه وقت نکردم نه حوصله داشتم میام به همین زودی
آوايي ( لي لي )
21 فروردین 93 2:46
کاش يادت نرود روي اين نقطه ي پر رنگ بزرگ،.. بين ناباوري آدمها يک نفر مي خواهد که به يادت باشد،.. نکند کنج هياهو بروم از يادت..
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
21 فروردین 93 3:49
سلام عزیزم کجایی دلم حسابی برات تنگیده هاااااااااااااااااااا منتظرم
مامان فرزانه
پاسخ
من هم به خدا دلتنگتون هستم میام با پست های جدید
مامان یسنا
21 فروردین 93 9:02
مامان الینا
22 فروردین 93 9:38
سلام عزیزکم محیا جونی من سال نو ات مبارک باشه نازنینم انشاالله سال خوبی در پیش داشته باشی نازگلم فرزانه نازنینم امیدوارم همیشه شاد و پاینده باشی
مامان فرزانه
پاسخ
ممنونم عزیزم بزای شما هم سال خوب وخوشی رو آرزومندم
مامان ماهان
23 فروردین 93 1:14
خوب منو فراموش کردی ممنونم دوستم
مامان فرزانه
پاسخ
نه عزیزم چرا فراموشتون کنم ولی به خدا این روزا کمتر فرصت دارم
مامان ماهان
23 فروردین 93 1:16
بهترین ها رو از خدا تو سال جدید براتون میخام سال خوبی داشته باشید عزیزمممممممممممممممممممم من که فراموشتون نکردم
مامان فرزانه
پاسخ
من هم فراموشتون نکردم ونخواهم کرد
مامان پرهام
25 فروردین 93 11:39
کجایی فرزانه جون؟ ما به یادت هستیم
مامان فرزانه
پاسخ
من هم به یادتون هستم عزیزم