محيا عاشق كامپيوتره
محيا جيگره عاشق كامپيوتره. باباش داره نم نم يادش ميده. اون دختر خیلی باهوشيه. ...
استخر توپ محیا
ماه بانوي ما كتاب ميخونه
محيا عاشق كتابه .او بعضي وقتا خودش كتاب ميخونه او شعرتوي ده شلمرود حسني رو بلده ...
ماه بانو مامان ميشه
ماه بانو داره بچشو ميخوابونه . عزيزدلم تو مامان مهربوني ميشي ...
محيا
کودک فلسطینی خانه ندارد!!!
گنجشک خانه دارد پرستو خانه دارد ماهی هم خانه دارد ، دریا خانه اوست بعضی ها ماهی را از دریا می گیرند و توی ظرف شیشه ای ، توی آب می اندازنش . ماهی خودش را به دیواره های ظرف می زند و می خواهد مثل گذشته ، مثل زمانی که در دریا بود به همه جا سربزند و دوستانش را ببینید و با آنها بازی کند . او آزادی را دوست دارد ولی … کودک فلسطینی هم مثل ماهی توی تنگ آب اسیر شده ، از خانه و کاشانه اش جدا شده و توی اردوگاههای لبنانی و سوری به دور خود می چرخد و به دنبال راه فراری است تا خود را به خانه اش برساند ولی اسرائیلی ها به او اجازه نمی دهند به خانه اش برگردد . خانه !؟ …. خانه ای نمانده ، بولدوزرهای اسرائیلی خانه اش را ویران ...
نویسنده :
مامان فرزانه
14:49
روان شـناســی كودك
چقدر در کنار فرزندتان هستید؟ نخستین دنیایی که کودکان ما با آن آشنا می شوند محیط خانواده است. آنها ازما و ازخلال هزاران لحظه ظاهرا کوچک و کم اهمیت زندگی خانوادگی می آموزند که چگونه رفتار کنند، برای چه چیزی ارزش قائل شوند و از زندگی چه انتظاراتی داشته باشند. کودکان ما اغلب بعضی از مهمترین پیامها را درباره ارزشها و اعتقادات ما زمانی برداشت می کنند که ما به هیچوجه متوجه آنها نیستیم. این دنیای اولیه فرزندان ما تا چه حد دوستانه است؟ آیا میان ما احترام متقابل وجود دارد؟ آیا آنها را همانطور که هستند قبول داریم یا می خواهیم از آنها چیزی بسازیم که خود دوست داریم؟ آیا حرف و عمل آنها را تا زمانی که خلاف آن ثابت نشده می پذیریم؟ آیا به قصد و نیت آ...
نویسنده :
مامان فرزانه
13:31
فرشته عاشق
نامه های جالب کودکان به خدا خدای عزیزم! از اینکه بابای نازمو بردی پیشت تاازش خوب مواظبت کنی ازت ممنونم فقط گاهی بهش اجازه بده به منم سر بزنه آخه منم دلتنگش میشم مهرنوش خدای عزیز! به جای اینکه بگذاری مردم بمیرند و مجبور باشی آدمای جدید بیافرینی، چرا کسانی را که هستند، حفظ نمیکنی؟ سامی خدای عزیز! شاید هابیل و قابیل اگر هر کدام یک اتاق جداگانه داشتند همدیگر را نمیکشتند، در مورد من و برادرم که مؤثر بوده. لاری خدای عزیز! اگر یکشنبه، مرا توی کلیسا تماشا کنی، کفشهای جدیدم رو بهت نشون میدم. میگی خدای عزیز! شرط میبندم خیلی برایت سخت است که همه آدمهای روی زمین رو دوست داشته باشی. فقط چهار نفر عضو خانواده من هستند ولی من هرگز نمیتوانم ه...
نویسنده :
مامان فرزانه
13:24