نماشگاه کتاب کودک
جمعه شب بود بعد از اینکه از خونه ی مامانم اومدیم باتوجه به قولی که به محیا داده
بودیم بردیمش نمایشگاه کتاب کودک .واالله اسمش نمایشگاه کتاب کودک بود ولی
غرفه هایی بودند که لباس میفروختند اون هم نه لباس کودک لباس زنانه .حتی
غرفه ی پارچه فروشی هم داشت اون هم چادرهای مشکی .خیلی از غرفه ها خالی
بودند البته همون بهتر که خالی بودند .حداقل اسم کتاب کودک رو از روی نمایشگاه
بردارند.غرفه های کتاب فروشی کودک هم زیاد بودند ولی در حد اعلی نبودند یه مشت
کتاب های معمولی که توی همه ی مغازه ها پیدا میشه .بازی های فکری شون هم
تنوعشون زیاد نبود .راستی یه غرفه ای هم داشت در مورد تبلیغ بیمه ی ..
خلاصه اسمش نمایشگاه کتاب کودک بود بیچاره کودک.......
ما هم برای اینکه دست خالی بر نگردیم یه بازی فکری برای دخملی خریدیم البته
خودش اینو انتخاب کرد چون دختر عمویش ثمین از همین بازیهارو داشت
اینم دخملی در حال برگه زدن کتاب البته پشیمون شد و گفت من کتاب نمیخوام
دکوراسیون رو ببینید حال کنید توی جعبه ی موز سیدی آموزشی میفروشن
از غرفه ی پارچه فروشی و لباس فروشی میخواستم عکس بگیرم که همسری
نزاشتنمیدونم شاید نمایشگاه کاشان اینجوری برگزار شده