گاهی آبی گاهی قرمز
قابل توجه مامان ایلیا تو خونه ی ما، من استقلالی ام و همسری پرسپولیسی.
محیا هم گه گاهی استقلالیه گاهی اوقات پرسپولیسی.وقتی با باباش قهر میکنه
میگه من استقلالی هستم.ولی حالا پرسپولیسی شده میگه :مامان تو هم باید
پرسپولیس باشی ما یه خانواده ایم خانواده ی ما پرسپولیسه.
چند هفته ای هست که برای تشویق دخملی بهش قول میدیم که واسش جایزه بخریم
البته که بعضی اوقات به قولش وفا نمیکنهولی خب ما میگیم چون دخمل خوبی
بودی برات جایزه گرفتیم.واین جایزه گرفتن تقریبا شده کار هر شب ما.
دخملی در حال اتو کردن روسری من{البته با اتوی خاموش}
وای خدای من اتو رو رها کردی داره روسری من میسوزه
دو هفته ی پیش دخملی بلا گرفته میخواست بره رو اپن پایش خورد به عسلی کنار
مبل و گلدون نازنین من که یادگار همسری بود واسه ی سالگرد ازدواجمون شکست.
تا دو هفته اعصابم خرد بود چون واقعا دوستش داشتم یادگاری بود واسم
ولی خب تیکه هاشو جمع کردم تا بچسبونم